فکر کن عاشق شدی عشقت نگاهت می کند
با صدای ناز خود از نو صدایت می کند
می زند با عشوه اش بر شیشه های پنجره
زیر باران با غمش او هم هوایت می کند
حال تو خوش می شود با دیدن لبخند او
با صدای خنده اش یک لحظه شادت می کند
می گشاید دست خود تا سوی آغوشش روی
با همان آغوش خود آرام و خوابت می کند
می گشایی پنجره بعدش همان دستان خود
سوی عشقت می روی اما خمارت می کند
می رسد بر خاطرت عشقت دو روزی مرده است
ناگهان با یک تکان عشقت رهایت می کند
تیتر اول می شوی فردا تو در روزنامه ها
عاشقی با خودکشی بر خود جنایت می کند
محمدصادق رزمی
سلام ترانه هات ون رو چند تاییش رو خوندم اینکه میگم ترانه به خاطر اینکه به به نظرم می شود روشون ملودی گذاشت از این نظر خیلی عالیه تصویراشون هم نو و تازه است آیا تا حالا با خواننده ای کار کردید یا تصمیم دارید کار کنید ...البته من خواننده یا تو اینجور کار ها نیستم فقط می خواستم سوال کنم موفق باشی ادامه بده
احسنت بر شما عالی بود، نوشته های برگریزان هم از اثار شماست؟ چرا از وبلاگ مجزا هستن؟
بله آثار قدیمی بنده هستن که متاسفانه ٩٩٪ از اون مطالبم گم شده