ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

نگهدار

قرار بود
نگهدارت باشد
خدایی که تو را از من گرفت


"اشغالگر"

تاوان کلمه

نقطه ها
وقتی تاوانِ بی احساسی کلمات را
پس می دهند
می شوند سه نقطه . . .


"اشغالگر"

جاذبه

قانونِ جاذبه نیوتون
نقض می شود
وقتی سیب
به جای جاذبه زمین
به سمت جاذبه چشمانت می رود


"اشغالگر"

کجایی

عشقِ من
کدام ابر می خواهد
تو را امشب ببارد
پشت کدام قطره باران
مخفی شده ای
که هر چقدر اشک میریزم
تو را نمیبینم


"اشغالگر"

گیوتین

ساعت،
همان گیوتین می شود
عقربه هایش
مرا گردن می زنند
وقتی لحظه های
نبودنت را نشانم می دهند


"اشغالگر"

سحر

سحر نزدیک است
ولی چه سود
وقتی
آن نیز می گذرد


"اشغالگر"

دست خدا

دست های خدا را
می بوسم
همان دستانی که
خاک تو را
حیات می داد


"اشغالگر"

طرح امنیت

آغوشت،
جایی که بدون طرح های امنیت
امن ترین نقطه دنیاست


"اشغالگر"

تنهاترینم

تنهاترینم
نه اویی مرا می خواهد
و نه تویی
حتی خدا هم مرا نمی خواهد


"اشغالگر"

بی تو با تو

با تو بودن
اول و آخر ندارد
همه اش
می شود تنهایی


"اشغالگر"

شنا

شنا را
خوب بلدم
ولی
همیشه
غرق می شوم
در دریای خاطراتت


"اشغالگر"

خورشید تو

تو آفتابی
و دلِ من
زمینی ست پر از حیات و احساس
بی خورشیدِ حضورت
دلم می شود برهوتی خالی از حس و زندگی


"اشغالگر"

آرامش

آرامش یعنی
قلم
وقتی که تو را
با آن می نویسم


"اشغالگر"

هم دست خیابان

همین قدم ها
که هم دست خیابان
تو را از من دور می کنند
روزی
دشمن خیابانی بودند
که مرا از تو دور میکرد


"اشغالگر"

او ها

متنفرم
از همه "او"هایی
که می خواهند
"تو" بشوند
برایم


"اشغالگر"

راز زندگی

زندگی مجوعه ای ست
از هست هایی 
که ای کاش نبودند
و نیست هایی 
که ای کاش بودند


"اشغالگر"

هوای زمین

جَوِ زمین
نه از اکسیژن است
و نه نیتروژن،
هوای این سیاره
ترکیب خالصیست
از هوای بی تو بودن


"اشغالگر"

عصای سفید

من نابینایم
و عصای سفیدی در دستم
رو به رویم خیابانیست شلوغ
خط عابر پیاده ای تا بی نهایت
ناگهان دست های پر از امنیتِ تو 
که مرا گذر می دهند


"اشغالگر"



آزاد

خدایا
خرمشهر است ،قلبم
اشغال شده و ویران
آبادش کن،
آزادش کن


"اشغالگر"

مردد

مردد مانده ام
بخندم یا گریه کنم
وقتی میبینم تو را
که زیر خروارها خاکی


"اشغالگر"

تنها

مانند یک روز
بین دو روزِ تعطیل
غریبم و تنها


"اشغالگر"

بهار می شوی

تو
تنها گل دنیایی
که با دیدنت
همه فصل ها بهار می شوند


"اشغالگر"

قصاص

میخواهم
قصاص کنم
سرطانی
که تو را از من گرفت


"اشغالگر"

کلمات بی احساس

کلمات
بی احساسند
نمی دانند
من
بی تو
چه می کشم


"اشغالگر"

زمستان

بانوی من ،
در این زمستان نبودنت
تنها
با هیزم خاطراتت
خود را گرم می کنم


"اشغالگر"

قدرت

قدرتش از عشق
بیشتر بود
سرطانی که
تو را از من گرفت

"اشغالگر"

عادت

نفس کشیدن های من
بی تو
تکراریست
از روی عادت

"اشغالگر"

اگر بودی

تنها امیدم این بود
که شاید
در یکی از همین روزهایِ نرسیده به آینده
تو را ببینم

"اشغالگر"

آخر خط

رفتنت
نقطه ای بود
بر آخر خطی که
قرار بود تا انتهایش
با هم باشیم

"اشغالگر"

درد دارد

روزگارم
بی تو روز ندارد
فقط درد دارد

"اشغالگر"

کوتاه و بلند

من کوتاه می نویسم
ولی تو بلند بخوان
نوشته هایی را که
مرا دلتنگِ تو می کنند

"اشغالگر"

ما

ما و ماه
دیدن ندارد
بی تو

"اشغالگر"

امام تنها

تنهایی یعنی
غربت هادی
میانِ شیعیان
بینِ دوزاده امام

"اشغالگر"

تنه

تنه می زنند
به تنهایی هایم
تن هایی که
احساس ندارند

"اشغالگر"

غایب

"او"
همان ضمیر همیشه غایبی
که برای تو حاضر شد

"اشغالگر"

شب آرزوها

در دنیایی
که تو را ندارد
دیگر چه فرقی می کند
چه شبی باشد شب آرزوها
در دنیایی که تو را ندارد
من هیچ آرزویی ندارم

"اشغالگر"

خوب نیستم

صدایم کن
تا من جواب دهم
"جانم"
باور کن
من اصلاً حالم خوب نیست

"اشغالگر"

آرزوی تو

کاش در شب آرزوهایت
من نیز
آرزویِ تو باشم
شاید که بشود در آن دنیا
من به تو برسم

"اشغالگر"

طلای بی ارزش

زمان طلاست
ولی گاهی
بی ارزشترین شی دنیا می شود
وقتی
تو را در آن نداشته باشم

"اشغالگر"

باران

خدایا
به من باران قرض می دهی؟
می خواهم گریه کنم
بی آنکه اشکهایم را
نا مردمان ببینند

"اشغالگر"

دل ها

راه که هیچ
حتی بی راهه هم نداشت
دلِ تو
به دلِ من

"اشغالگر"

یادت

بمب ها
همیشه ویران نمی کنند
گاهی
دلتنگی ام برای تو
می شود یک بمب
که آباد می کند
یادت را
در دلم

"اشغالگر"

بی تو

بی تو
شبیه تهران شده ام
بزرگ و شلوغ
ولی تنها

"اشغالگر"

نمی آیی

لعنت به خاطره ها
وقتی مرا دلتنگِ تو می کنند
ولی تو را نمی آورند

"اشغالگر"

کپی رایت

بی شک
کپی رایت را
خدا رعایت کرد
وقتی
تو را
بی همتا آفرید

"اشغالگر"

هستی

همه جای اطاقم را
عطرِ حضورت پر کرده است بانو
خیالت در دلم
مستدام باد

"اشغالگر"

قبله

حتماً که نباید کعبه در مکه باشد
گاهی
تو می شوی
کعبه یک دل

"اشغالگر"

تقویم

تقویم های این حوالی
پر است از پاییز هایی
که از نبودنت می نالند

"اشغالگر"

می روم

مرگ پایانِ من نیست
وقتی دلت
ناگهان
هوای بودنم را می کند
ولی دیگر من نیستم
و این شروعی است برایم

"اشغالگر"

ملت

دلت یا دولتت
فرقی ندارند برایم
در جمهوریِ عشق
من همیشه
ملتِ تو اَم

"اشغالگر"