چو من تنها شدن را کس توان نیست
خدا حتی چو من تنها چنان نیست
اگر بر هر دلی عشقی نهان گشت
دگر از غصه اش شاد و جوان نیست
کسی دلتنگ من اینجا نبودش
که حتی من بمیرم یک نشان نیست
اگر قصدم شوم رفتن ز شهرم
به اندوه کسی اینجا بمان نیست
چنان بی کس شدم از درد و اندوه
که بی کس تر ز من در این جهان نیست
محمدصادق رزمی