ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

واژه هایت

واژه هایت را
بردار
و برو
می خواهم
همیشه من
برایت
شما بماند

"اشغالگر"

گشت ارشاد

اگر وجدانت
گشت ارشاد بود
هر شب
تو را
به جرم بی وفایی
به ونِ تنهایی
راهنمایی می کرد

"اشغالگر"

باران می بارد

دلِ آسمان گرفته بود
ابر آمد و او را بغل کرد
خورشید بغضش ترکید
و خدا گریه اش گرفت

"اشغالگر"

شخص مفرد

تعدادش مهم نیست
وقتی
ضمیرِ شخص
همیشه مفرد باشد

"اشغالگر"

آب و هوا

آب و هوا
که با هم خوب شوند
با من بد می شوند
وقتی
آبی که پشت سرت می ریختم
هوای رفتن را
از سرت
نیانداخت

"اشغالگر"

خدا و خودش

می گویند
خودت نیستی
ولی خدایت که هست
کاش می دانستد
تو و خدایت
هیچکدام با من نبودید

"اشغالگر"

اشغال شدم

دلم
نه بیت المقدسی داشت
نه نفت وگازی
نه طلایی
و نه حتی ثروتی
مانده ام که چرا اشغال شد

"اشغالگر"

عصرِ ارتباطات

صداهایمان
نزدیکند
ولی
دلهایمان
چه دور
این است
هنرِ عصرِ ارتباطات

"اشغالگر"

دلتنگی باران

همیشه
وقتی دلتنگ می شوم
باران می بارد
بگذار اینبار
باران دلتنگ شود
و من ببارم

"اشغالگر

آفریقا

تنِ گرمِ آفریقا
از داغیِ نبودنت می سوزد
فقط آفریقاست
که می داند
من چه می کشم

"اشغالگر"

جاده

فرقی نمیکند
موازی باشد
یا مارپیچ
و یا گاهی مستقیم
جاده ای که زیر پایت
می خواهد
تو را از من دور کند

"اشغالگر"

تنها پیر می شوم

خیالت آسوده
پای کسی در میان نیست
من
سالهاست
که تنها پیر می شوم

"اشغالگر"

قطب

خط استوا با آن همه گرمی
گاهی
به سردی یک قطب می شود
وقتی که تو
در آنجا
مرا
غریبانه نگاه می کنی

"اشغالگر"

جهت ها

مهم نیست
جهت
شرق باشد
یا غرب
شمال باشد یا جنوب
بی تو دلم
همیشه
به سمتِ جنوب می رود

"اشغالگر"

سفر

سفری
که مرا
به تو نرساند
بخیر نمی گذرد

"اشغالگر"

مغرور

بی شک
تو
مغرور ترین ضمیر دنیاست

"اشغالگر"

فیلتر

هزار بار هم
که دلم را
رفرش کنم
باز نمی شود
فیلتر دلتنگی دلم

"اشغالگر"

قطار

قطارِ روی ریل
راهت را برو
دستی برایت تکان نمی دهم
دیگر
مسافری ندارم
که منتظرش باشم

"اشغالگر"

روزنامه ها

روزنامه های صبح
نوشته اند
که عصر می آیی
و روزنامه های عصر نوشته اند
تو صبح می آیی
خودت بگو
کی منتظرت باشم

"اشغالگر"

پیاده رو

اینجا
پیاده روها
عابر ندارند
بیا
من و تو
حتی برای لحظه ای
عابرِ همه پیاده روهای
خلوتِ این شهر باشیم

"اشغالگر"

دوست می دارم

من
تو را
مثلِ نخل ها
مانند قلیه
مثل خرما
چون آفتاب سوزان
مانند شرجی
به اندازه بوشهر
دوست می دارم

"اشغالگر"

ابری

بی تو
هفت آسمانِ دلم
همیشه ابریست

"اشغالگر"

استوا

من با تو
مانند استوا گرمم
و تو با من
مانند قطب سرد

"اشغالگر"

هیزم تَر

کاش می دانستم
روزی او
هیزم تری میشود
برای
سرد کردن
آتش عشقمان

"اشغالگر"

معاد

روز معاد
همان روزِ میعادمان می شود
اگر
تو را
آنجا ببینم

"اشغالگر"

ریال

دلار یا یورو
فرقی ندارد
بی تو
همیشه
ریالی نمی اَرزم

"اشغالگر"

سیاه چاله

سیاهی چشمانت
چون یک سیاه چاله فضایی
می بلعند
همه احساسِ قلبم را

"اشغالگر"

باران یا اشک

باران که می بارد
فرقی ندارد
چتر داشته باشم یا نه
خیس می شوم
یا از باران
یا از اشک

"اشغالگر"

جا

"ما"
ضمیری ست
که من
هیچ جایی
در آن نداشتم

"اشغالگر"

آخرین نگاه

تلخ ترین خاطره فرهاد
آخرین نگاهِ شیرین بود

"اشغالگر"

ابری

ابری نمی شوم
بارانی ام نباش

"اشغالگر"

فصل ها

بی تو
فصل ها
فصل نیستند
یک بازیِ ساده اند
بینِ دماسنج ها

"اشغالگر"

از کجا می دانستم

نه تانک داشتی
نه موشک
فقط یک دوستت دارم داشتی
از کجا باید می دانستم
که تو
یک اِشغالگری

"اشغالگر"

آلزایمر

حتی
آلزایمر نیز
نمی تواند
نقشِ تو را
از خیالم
پاک کند

"اشغالگر"

کودک دورن

کودک درونِ دلم را
می ترساند
لرزش های گاه و بی گاهِ
خاطراتت

"اشغالگر"

دردِ دوری

بودنت
دردِ دوری را
دردناک می کند
وقتی
سهمِ دیگران باشد

"اشغالگر"

خدای بخشنده

می گویند
خدا بخشنده است
ولی
چرا
تو را
به دیگری بخشید

"اشغالگر"

موازی

میان این همه خط موازی
بیا و یک خط متقاطع باش
قطع کن
عادت همه نرسیدن های موازی را

"اشغالگر"

سیاره

دنیایی
که تو را نداشته باشد
می شود خالی از سکنه
مانند آن سیاره ای که حیات ندارد

"اشغالگر"

قیامت

می گویند روزی قیامت می شود
ولی
بی تو
هر روز
دلم
قیامت می کند

"اشغالگر"

تلخ

تلخ می کرد
کام فرهاد را
عشق شیرین

"اشغالگر"

سهم من

میان این همه دلتنگی
هیچوقت
دلی
برایم تنگ نشد

"اشغالگر"

مقیاس

دوست داشتنم را
اندازه ای نیست
مقیاس ها نمیدانند
عشق یعنی چه

"اشغالگر"

مجازی

در این دنیای مجازی
تنها واقعیت موجود
عشقی بود
که به تو داشتم

"اشغالگر"

من تنها

می گویند خدا تنهاست
ولی
تنهاتر از خدا
من هستم
که نه اویی دارم
و نه تویی

"اشغالگر"

فرق

همیشه ها
با هم فرق می کنند
همیشه ای که قرار بود
با هم بمانیم
و همیشه ای که
مرا تا رسیدنش به خدایم سپردی

"اشغالگر"

بارانِ خیس

بعد از تو
دیگر مهم نیست
باران ببارد یا نبارد
دنیای چشم هایم
بی تو
تا ابد خیس می ماند

"اشغالگر"

خانه خدا

می گویند
قلبِ شکسته
خانه خداست
خدایا
خانه هایت زیادند
ولی هیچکدامشان
آباد نیست

"اشغالگر"

ستاره

ستاره ات
درخشان باد
چشمک بزن
اِی ستاره معشوقِ من

"اشغالگر"

ناو

در این خلیجِ بی کسی
دیگر
نیازی به ناوِ جنگیِ رفتنت نبود
از آن همه دل که به تو دادم
جز تخته پاره ای تنها
چیزی باقی نمانده

"اشغالگر"