محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
"محمدصادق رزمی"
"محمدصادق رزمی"
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
می رسد از خیمه ها فریاد یاران العطش
آسمان کربلا با ابر و باران العطش
غیرتش جوش آمده عباس از دست فرات
می رود با نیزه اش او سوی میدان العطش
می کُشد از دشمنان او با تمام غیرتش
مشک خود پر میکند از آب و گریان العطش
سوی خیمه می رود با مشک پر آب فرات
می خورد تیر عدو بر زخم دستان العطش
دست و بازوی عمو دیگر نبودش جای خود
آب هم گریان شده بر حال اینان العطش
یادش آمد تشنگی در خیمه ها آن بچه ها
مشک خود را می زند آخر به دندان العطش
ناگهان با تیر دشمن مشک او هم پاره شد
تیر دیگر می خورد بر قلب ایشان العطش
درد سختی می نهد آن تیر اول بر دلش
او چگونه بنگرد بر عمق چشمان العطش
ای حسین جان خون ز چشمان برادر پاک کن
تا ببیند چشم او آن ماه تابان العطش
پیکر عباس را با خود مبر در خیمه ها
او خجالت می کشد از روی طفلان العطش
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
"محمدصادق رزمی"
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
"محمدصادق رزمی"
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
خسته ام از زندگی از بی تو بودن ای عزیز
بی تو و چشمان تو عاشق شدن ها ای عزیز
من که عادت کرده ام عمری به تنها زیستن
اینکه تنها بی تو ام طاقت ندارم ای عزیز
رفتی و با درد خود من را تو تنها کرده ای
روز و شب در خاطرم تنها تو هستی ای عزیز
کوشش بسیار کردم تا فراموشت کنم
با تو اما این روش ممکن نباشد ای عزیز
بغض دارد آسمان از درد تو در قلب من
بی تو باران میزند آتش به قلبم ای عزیز
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
موی تو اما خودش شعر بلندی می شود
محمدصادق رزمی
گریه های بی صدا از درد عشقت در دلم
محمدصادق رزمی
بغض تو سنگین شده سنگین تر از آب اراک
محمدصادق رزمی
تعزیه می خوانم و لعنت به خود من می دهم
محمدصادق رزمی
میشود چنگیز و ویران می کند قلب مرا
محمدصادق رزمی
اینگونه محرم همه جا عطر حسین است
محمدصادق رزمی
محمدصادق رزمی
بر صفحه ای از روزگار او فصل پاییزش کشید
محمدصادق رزمی
جز تو که جهانم شدی و نقشه نداری
محمدصادق رزمی
او همیشه برگریز و چشم من هم اشک ریز
محمدصادق رزمی
بی تو همدردم شده دی ماه و بهمن از غمت
محمدصادق رزمی
فرمانده حسین همدانی و شهادت
محمدصادق رزمی
تو همان داروی نایابی دگر موجود نیست
محمدصادق رزمی
ای خدا پس کی مرا سوی جهانت می بری؟
محمدصادق رزمی
حبس تنهایی شدم در این اطاق لعنتی
محمدصادق رزمی