ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>
اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>
اشعار و نوشته های محمدصادق رزمیپاییز با نرسیدن شروع می شود
تو ساعت دوازده شب سی و یک شهریوریو من عقربه ای
که تا می خواهد به تو برسد
به عقب می کشندش..
"اشغالگر"
سی سی یو
زندگی بی توهمچون بیماری
در اطاق سی سی یو بیمارستان ست
زود خودت را برسان
که محتاج مراقبت های ویژه تو ام...
"اشغالگر"
پیش خدا
عشق توسیب سرخی بود
که از دستان خدا افتاد بر دلم
ولی صد افسوس که خدا سیب اش را پس گرفت ...
"اشغالگر"
تیتیر روزنامه ها
ساعت ها می ایستادمرو به روی باجه روزنامه فروشی
و از جایم تکان نمی خوردم
اگر تیتر روزنامه ها
چشمان تو باشد...
"اشغالگر"
اگر بیابان خشکم نکند به تو خواهم رسید
تو اقیانوس آرامیو من رودی آواره
که برای رسید به تو
به دل کوه و صحرا زده است...
"اشغالگر"
بی قرار تو ام، دلتنگم
این متن کوتاه ست و پر از دردساده می گویم من امشب
خیلی بیش از هر شب دلتنگ تو ام
کاش زنده بودی ...
"اشغالگر"
دست هایت اشک را مخفی می کنند
گاهی باران همپشت ابرها مخفی می ماند
وقتی با دست هایت
اشک ها را مخفی می کنی ...
"اشغالگر"
امیدی که قطع و وصل می شود
بیماری اشدکتر ها را قطع امید کرده بود
از ادامه زندگی
و او را امیدوار
به دیدن یارش در آن دنیا...
"اشغالگر"
تفکیک جنسیتی
و قبل از شهرداری تهران
خدا تفکیک جنسیتی را شروع کرد
وقتی
مرا در این دنیا تنها نگه داشت
و تو را به آن دنیا برد...
"اشغالگر"
بچرخ زمین تا برسم به او
ایستاده امدر این گوشه از دنیا
زمینی که می چرخد
عاقبت روزی مرا به تو می رساند....
"اشغالگر"