از تو با آنها که گفتم خواب آنها هم پرید
"محمدصادق رزمی"
که تحریم لبم وا می شود با بوسه ات بانو
"محمدصادق رزمی"
موی تو در یک طرف طوفان تهران یک طرف
"محمدصادق رزمی"
شیرینی لب های تو خرمای دشتستان شده
"محمدصادق رزمی"
"محمدصادق رزمی"
قانون شدن عشق تو در دولت قلبم
"محمدصادق رزمی"
جامانده ز عشقت شده این غصه و اندوه
"محمدصادق رزمی"
آمده تا قلب و احساس مرا بی تو فروپاشی کند
"محمدصادق رزمی"
فونت اشعارم شده بی نازنین معشوق من
"محمدصادق رزمی"
با نگاهت می شود مانند چالوس و شمال
"محمدصادق رزمی"
یک حراست عاشق چشمان زیبایت شده
"محمدصادق رزمی"
او ز من بیشتر از هر که به تو محرم بود
"محمدصادق رزمی"
شهر تهران با گسل ویران شود با زلزله
"محمدصادق رزمی"
دل من بی تو لبی بر رطب عشق نزد
"محمدصادق رزمی"
یکبار نگاهم که کنی گیج شوم ساعت ها
"محمدصادق رزمی
می کشی با غصه هایت این دلم را عاقبت یک روز
"محمدصادق رزمی"
بی تو تا پایان دنیا با غمت درگیر جنگی بوده است
"محمدصادق رزمی"
او خودم بودم که با یادت دلم را زنده می دارم هنوز
"محمدصادق رزمی"
وقتی که میسر نشود مرهم رویت
"اشغالگر"
یاد تو باعث شده شب های من غمگین شود
"محمدصادق رزمی"
پدرش حامی زینب شده در سوریه و می جنگد
"محمدصادق رزمی"
کهنه تر می شود و مستی آن بیشتر است
"محمدصادق رزمی"
از درون می سوزم و پایان ندارد درد من
"محمدصادق رزمی"
ماهیان از غصه ات راهی به دریا می شوند
"محمدصادق رزمی"
همچو یونان که جدا شد ز اروپا و یورو
"محمدصادق رزمی"
رسیده از لب خاموش غواص
"محمدصادق رزمی"
"محمدصادق رزمی"
مهر پاییزی شدم در حسرت آغوش تو
"محمدصادق رزمی"
فاطمه از شوق او احیا گرفته در بهشت
"محمدصادق رزمی"
من اگر با موی یلدایت شبی می ساختم
"محمدصادق رزمی"
سرزمین قلب تو در دست داعش های غم
من برای فتح آن مثل سلیمانی شوم
"اشغالگر"
غم های تو در قلب من از دیدن عکست
"اشغالگر"
بهشتم بوده بر روی نگار جامه ات بانو
"اشغالگر"
من شبی را تا سحر با یاد تو احیا کنم
"اشغالگر"
"اشغالگر"
بوسه را قبل نمازم زده ام بر لب تو یا نزدم؟
"اشغالگر"
همچو آن یک دکل نفتی ایران گم شد
"اشغالگر"
ولی تا اسم من دیدش مرا حذف دو ترمم کرد
"اشغالگر"
که باران هم نمی بارد دگر بی تو در این تهران
"اشغالگر"
تازه فهمیدم چرا قطاب آنجا اینقدر شیرین شده
"اشغالگر"
بی تو اما زرد شد آن سرو سبز خانه تان
"اشغالگر"
عشقت زده آتش همه جا اسکله ام را
"اشغالگر"
روز برگشتش فقط از او پلاکی مانده بود
"اشغالگر"
باید که بگیرم من از این منظره عکسی
چشمان تو دریا شده در ساحل بوشهر"اشغالگر"
می روم تا با علیخانی کمی صحبت کنم
"اشغالگر"
بی تو مردادم شده مانند بهمن سرد و یخ
"اشغالگر"