لعنت به فرصتکه خداهیچ وقتآن را برای داشتنتبه من نداد...
"اشغالگر"
لعنت به اون لحظه که چشمانم به چشمان تو دوخته شد عاشق شدهمدم لحظه هایت شدرها شدفراموش شداین است عاقبت دیدن چشم
آری "دلش تنگ است""پاییز را می گویم"چهره زردش رابا سیلی سرخ کرده
نوشته هاتون خیلی زیباس محمد جان
سلام وبت قشنگه به منم سر بزن
لعنت به اون لحظه که چشمانم به چشمان تو دوخته شد
عاشق شد
همدم لحظه هایت شد
رها شد
فراموش شد
این است عاقبت دیدن چشم
آری "دلش تنگ است"
"پاییز را می گویم"
چهره زردش را
با سیلی سرخ کرده
نوشته هاتون خیلی زیباس محمد جان
سلام وبت قشنگه به منم سر بزن