ابری ست چشم تو ابری ست روی تو تا ژرفای خاطر تو ابری ست خورشید گوییا در عمق آب های تو مدفون است اما به هر دمی که چو سالی ست در گذر من آفتاب طالع من آسمان سبز تو را می کنم هوس !
من آدم سخاوتمندی هستم آنقدر که همه ی گلهای نچیده ات را می پذیرم ... و همه دوستت دارم های نگفته ات را تو فقط چشمانت را بدزد از من بگذار در این حال باقی بمانم من توهم عاشق بودنت را دوست دارم....
ابری ست چشم تو
ابری ست روی تو
تا ژرفای خاطر تو ابری ست
خورشید گوییا
در عمق آب های تو مدفون است
اما به هر دمی که چو سالی ست در گذر
من آفتاب طالع
من آسمان سبز تو را می کنم هوس !
من آدم سخاوتمندی هستم
آنقدر که همه ی گلهای نچیده ات را می پذیرم
... و همه دوستت دارم های نگفته ات را
تو فقط چشمانت را بدزد از من
بگذار در این حال باقی بمانم
من توهم عاشق بودنت را دوست دارم....
این شعر رو بردارین