ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

در رادار چشم تو افتادم و سرنگون شدم

چشمانت
سامانه ضد موشکی ایران بود
و دل من

پهبادی که شکارش شد....


"اشغالگر"

نظرات 2 + ارسال نظر
ف ع 20 - آذر‌ماه - 1393 ساعت 22:49

عالیه نوشته هاتون

✌️ 21 - آذر‌ماه - 1393 ساعت 01:01

من به اِشغال تو درآمدم ...
نگرانم ! ولی چه باید کرد؟!
عشق دلواپسی نمی فهمد!
درد من خط میخی است عزیز
درد من را کسی نمی فهمد!
بغض کردن میان خندیدن
تکیه دادن ب کوه نامرئی
خسته ام از ضوابط عرفی
خسته ام از روابط شرعی
هیچکس هیچکس نمیداند
به نگاهت چه عادتی دارم
هیچ فرقی نمیکند دیگر
اینکه با تو چه نسبتی دارم ...
تف به هرچه اصول هر چه فروع
تف به هرچه ثواب ... هرچه گناه...
توی تاریک خانه دنیا
عقل جن است وعشق بسم الله !
بودنت نگاه خیسم را
مثل برق سه فاز میگیرد
تو برام جرقه ایی وقتی
خانه را بوی گاز میگیرد!
زیر آتش فشان جنگ تو
یخ هر چیز اب خواهد شد
مثل ی سرزمین بی سرباز
همه چیز خراب خواهد شد..
تو مرا زجر می دهی عشقم
مازوخیسمی که دوستش دارم
من به اشغال تو درامدم
صهیونیسمی که دوستش دارم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد