شیرین سخنم ای گل قندم تو کجایی؟
از عشق تو دیوانه ی بندم تو کجایی؟
آواره ی تهران شده ام از غم مویت
من در پی آن مویِ کمندم تو کجایی؟
سروی شده آن قامتِ رعنا و بلندت
من عاشق آن سروِ بلندم تو کجایی؟
آغاز شده عشقِ من از چشم سیاهت
دیوانه آن چشمِ پسندم تو کجایی؟
می سوزم و از دوریِ تو در تب و تابم
آتش شده ام ازتبِ تندم تو کجای؟
محمدصادق رزمی