به موهای سپید خود نگاهی خسته اندازم
که با تنهایی ام بی تو هنوزم سوزم و سازم
تو بودی حاکم قلبم در این جمهوری تنها
برایت قصر زیبایی به چشمان تو میسازم
نگهبان دلت بودم به روی برجک چشمت
که بالای همین برجک برایت مثل سربازم
همیشه بوده ام تسلیم میان ارتش چشمت
همیشه با نگاه تو دلم را ساده میبازم
تو رفتی و نفهمیدی که از عشقم به چشمانت
هنوزم گوشه ی قلبم به احساس تو مینازم
محمدصادق رزمی