ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی
ܓܓܓ  اِشـــغالگر  ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

ܓܓܓ اِشـــغالگر ܓ <اشعار محمد صادق رزمی>

اشعار و نوشته های محمدصادق رزمی

با همان شهد لبت آن قند چایم می شدی

کاش می شد لحظه ای اینجا برایم می شدی
در نفس هایم کمی با من هوایم می شدی
تا صدایت بشنوم من می نوشتم یک غزل
می نوشتم یک غزل تا تو صدایم می شدی
پا به پای عشقمان در زندگی پیرت شوم
در زمان پیری ام بر من عصایم می شدی
شهد شیرین لبت از بس که دل را می برد
با همان شهد لبت آن قند چایم می شدی
مثل رگ بر گردنم از بس که نزدیکی به من
گر خدا رخصت دهد آنجا خدایم می شدی

محمدصادق رزمی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد