می نویسم از غمت زیرا که آن یک راز نیست
مثل داغت بر دلم حتی ببین اهواز نیست
وقت تنهایی و غم وقتی که یادت می وزد
با دل تنهای من اینجا کسی دمساز نیست
با نگاهی پر شرر آتش به جانم می زدی
مثل چشمانت رفیق چشمی دگر طنار نیست
تک سوارعشق من تنها تو بودی در دلم
در دلم دیگر کسی مانند تو تک تاز نیست
همچو اهوازم ببین از غصه آتش شد دلم
چون تویی یا مثل تو دیگر که در اهواز نیست
محمدصادق رزمی